✓ گروه اسمی
گروه اسمی از یک اسم به عنوان هسته و یکی یا چند وابسته پسین یا پیشین ساخته می شود، که در اینجا وابسته های پسین و پیشین به طور خلاصه توضیح داده می شود:
وابسته های پیشین :
صفت اشاره:
این، آن، همین، همان، چنین، چنان، این چنین، آن چنان، این گونه، آن گونه، این سان، آن سان، این طور، آن طور،این همه، آن همه و ... .
2)صفت پرسشی:
«کدام، کدامین، چه، چگونه، چطور، چه جور، چه قدر، چه اندازه و...
3)صفت مبهم:
«هر، همه، هیچ، فلان، چندین، خیلی، کمی، بسیاری... .»
4)صفت تعجبی:
«چه، عجب، چقدر و..»
5)صفت شماری اصلی:
«اعداد 1 تا بی نهایت»
6)صفت شمارشی ترتیبی نوع 1 (با پسوند (مین).
مثال:
دومین کتاب ، سومین آرزو
7)صفت عالی:
(صفت + ترین)
خوش بو ترین - متکلف ترین
8)شاخص:
شاخص ها عناوین و القابی هستند که بدون هیچ نشانه ای یا نقش نمایی پیش از اسم می آیند.
شاخص ها عبارت اند از:
آقا، استاد، امام، امام زاده، سید، برادر، خواهر، حاجی، حاج آقا، عمو، عمه، خاله، دایی، ، سرهنگ، سرتیپ، سرلشکر، ستوان، سرکار، سرگرد، کدخدا، مهندس، دکتر، و .... .
مثال:
عمو جواد را بهتر از هرکس دیگر می شناختم. (شاخص)
نکته:
این واژه ها در صورتی شاخصند، که بدون کسره، پیش از اسم بیاییند، در غیر این صورت اسمند:
مثال:
آقا رضا را بهتر از هر کس دیگر می شناختم. (رضا هسته گروه اسمی، و «آقا» شاخص می باشد.)
مثال2) آقای رضایی آمد.
(آقا =هسته گروه اسمی /رضایی=مضاف الیه).
وابسته های پسین:
عبارتند از:
«ی» نکره، نشانه های جمع، صفت شمارشی ترتیبی (نوع 2)، مضاف الیه، صفت بیانی، جمله ربطی توضیحی.
1.«ی»نکره:
این نشانه پس از اسم عام می آید و اسم را ناشناس می کند یا آن را در جاتی از شناس بودن دور می سازد:
مثال:
مردی از راه رسید. گل سرخ قشنگی چیدم.
نکته: بعد از اسم خاصی که جمله ربطی توضیحی بگیرد، ی نکره می آید. در این صورت آن اسم، ویژگی خاص بودن خود را از دست می دهد. حافظی که من می شناسم، در همه ی عمر با مدح صاحبان قدرت میانه ای نداشته است.
2)نشانه های جمع:
(ان ، ها ). کتاب ها ، دوستان.
3)صفت شمارشی ترتیبی نوع 2 با تکواژ « م ».
مثال:
ردیف چهارم، صندلی سوم.
4) مضاف الیه:
اگر پس از اسمی نقش نمای اضافه (کسره) بیاید، کلمه بعد از آن اگر اسم یا در حکم اسم باشد، (مضاف الیه) است، وگرنه صفت می شود.
مجموع (مضاف و مضاف الیه ) را ترکیب اضافی و مجموع (صفت و موصوف ) را ترکیب وصفی می نامند.
مثال:
کتاب کتابخانه = ( مضاف و مضاف الیه ) = ترکیب اضافی.
کتاب سودمند =( موصوف و صفت) = ترکیب وصفی.
اگر هسته گروه اسمی هم صفت و هم مضاف الیه داشته باشد، ابتدا صفت می آید:
مثال:
در بزرگ خانه.
نکته: صفت اگر بعد از مضاف الیه بیاید، وابسته مضاف الیه است: در خانه بزرگ.
راه های تشخیص صفت از مضاف الیه:
الف) بعد از مضاف «ی» نکره نمی آید: دری باغ، لانه ای کلاغ ( غلط است) . اما بعد از موصوف «ی» نکره می آید: اتاقی بزرگ= اتاق بزرگی(درست).
ب) صفت را نمی توان جمع بست:
باغ بزرگها، شاخه بریده ها(غلط).
پ) پس از مضاف الیه تکواژ «تر» نمی آید: خانه همسایه تر، درخت میوه
تر(غلط).
5) صفت بیانی:
صفت بیانی از وابسته های پسین اسم است. یعنی در گروه اسمی آنچه پس از کسره می آید، اگر مضاف الیه و صفت شمارشی نباشد، صفت بیانی است: کار نیک، چرخ نیلوفری، نامه نانوشته. هسته این گروه اسمی را موصوف می گویند.
صفت های بیانی عبارتند از:
بیانی عادی، فاعلی، مفعولی، نسبی، لیاقت.
1) صفت بیانی عادی:
به واژه هایی از قبیل، روشن، پاک، بی آلایش، خردمند صفت بیانی عادی می گویند. این واژه ها از نظر ساختمان چهار دسته اند:
الف: صفت ساده: فقط یک تکواژ داشته باشد: روشن.
ب) مرکب:از دو یا چند تکواژ آزاد یا مستقل ساخته می شود: جوانمرد.
پ) مشتق: در ساختمان آن دست کم یک تکواژ وابسته بیاید:خردمند، بیکار.
ت) مشتق-مرکب: آن است که ویژگی های مرکب و مشتق را با هم دارد: سرخ و سفید، چهار گوشه.
2 صفت فاعلی:
نمونه ای از گونه های مختلف صفت فاعلی:
الف) بن مضارع +انده=شنونده
ب) بن مضارع+ ا= بینا
پ) بن مضارع + ان = گریان.
3) صفت مفعولی:
الف) بن ماضی + ه = گفته.
ب) اسم، صفت+ بن ماضی= خوش دوخت.
4) صفت لیاقت:
مصدر + ی= دیدنی، شنیدنی.
5) صفت نسبی:
اسم + ی : نیلوفری، محمدی.
6) جمله ربطی توضیحی:
در جمله های مستقلی نظیر: «مرغی که انجیر می خورد نوکش کج است» ، «انجیر می خورد» جمله وابسته ای است که «ربطی توضیحی» نام دارد.
این جمله ها جزء وابسته های پسین اسمند و همیشه پس از پیوند وابستگی «که» می آیند و به همین دلیل مستقل نیستند.
ساختمان جمله های ربطی توضیحی چنین است:
گروه اسمی + (ی نکره ) + که + جمله وابسته + جمله اصلی.
ساختمان گروه اسمی را می توان این گونه نشان داد:
(وابسته پیشین ) +هسته +( وابسته پسین)
مثال: (این) + کتاب + (خواندنی)
پرانتز علامت اختیاری بودن است و عنصر بیرون پرانتز اجباری است ؛ به عبارت دیگر اسم وابسته هم نگیرد باز هم گروه اسمی است چون بالقوه می توان برای اسم ، وابسته یا وابسته های متعدد آورد .
هسته ی گروه اسمی، اسم است یا هرچه در حکم اسم باشد . ملاک تشخیص هسته ،اضافه است که به طریق زیر عمل می کند:
1. وابسته های پیشین به یکدیگر اضافه نمی شوند و در بین آن ها و هسته نیز اضافه وجود ندارد : این دو کتاب
2.اولین کلمه ای که نقش نمای اضافه می گیرد ،هسته است: کتاب ِ خواندنی
3.عناصری که پس از هسته قرار می گیرند، وابسته های پسین هستند که همه به یکدیگر اضافه می شوند:
کتاب ِ خوب ِ من
توجه : حداکثر سه وابسته ی پیشین می تواند پیش از هسته قرار گیرد .
وابسته های پیشین:
1)صفت اشاره : هرگاه واژه های «این»و «آن»و مشتقات آنها همراه با اسم و جانشینان اسم ذکر شوند «صفت اشاره» اند. اما اگر بی همراهی اسم و جانشینان آن ذکر شوند «ضمیر اشاره» هستند
مثال: این دوست از آن دوست بهتر است.
این از آن بهتراست
نکته: هرگاه بعد از واژه های اشاره شده مکث کوتاهی شود واژه ی مورد نظر «ضمیر اشاره» است.
مثال: این ،مجید است
این پسر ،خیلی باهوش است
صفات اشاره عبارت اند از : این، آن، همین ،همان،چنین،چنان ،این چنین ،آن چنان این گونه آن گونه این سان آن سان این طور آن طور این همه آن همه این قدر آن قدر همین قدر همان قدر این اندازه آن اندازه همین اندازه همان اندازه
2)صفت پرسشی : هرگاه واژه های « کدام ،کدامین، چه،چگونه ،چطور، چه جور ،چه سان، چه قدر، چه اندازه ،چه مقدار ،چند، چندم ،چندمین ،هیچ و....»همراه با اسم یا جانشینان اسم بیایند «صفت پرسشی»نامیده می شوند. اما اگر با اسم یا جانشینان آن همراه نباشد «ضمیر پرسشی» هستند.
مثال: کدام کتاب را دوست داری؟
کدام را دوست داری ؟
3) صفت مبهم: هرگاه نشانه های مبهم « هر،همه،هیچ،فلان، چندین، خیلی، کمی، بسیاری، اندکی ،قدری، برخی، بعضی ،پاره ای، چندان ،...» همراه اسم یا جانشینان اسم ذکر شوند، «صفت مبهم» اندو اگر بدون همراهی اسم و جانشینان اسم ذکر گردند «اسم مبهم» اند.
مثال:
آن همه مردم آمدند .
نکته:هرگاه « چند، چندین ، هیچ» مفهوم پرسشی داشته باشند دیگر نشانه مبهم نیستند.
مثال: هیچ عاقلی را می شناسی؟
4) صفت تعجبی: هرگاه واژه های «چه، ،عجب،چقدر» همراه اسم یا جانشینان اسم باشند«صفت تعجبی» هستند و اگر به تنهایی ذکر گردند «ضمیر تعجبی» اند.
مثال: چه کار خوبی کردی !
چه کردی !
5) صفت شمارشی: الف)صفت شمارشی اصلی: هر گاه اعداد یک تا بی نهایت با اسم یا جانشینان اسم همراه گردند ، «صفت شمارشی» اصلی اند و اگر به تنهایی ذکر شوند «ضمیر شمارشی»اند
مثال : یک روز پیشت می آیم
ب) صفت شمارشی ترتیبی: صفتی است که با لفظ «-مین» یا «-م» همراه است . صفتی که با «_مین» همراه می شود وابسته پیشین و صفتی که با « -م» همراه می شود وابسته پسین است.
مثال: چهارمین ماه از آشنایی ما فرا رسید
(ماه چهارم فرا رسید)
6) صفت عالی : همه ی صفت هایی که وند «ترین»را به دنبال دارند «صفت عالی» هستند
مثال:
دیدن تو بزرگ ترین (صفت عالی)آرزوی من است
7) شاخص: عناوین و القابی را می گویند که پیش از اسم می آیند . شاخص ها بی هیچ فاصله ای در کنار هسته قرار می گیرندو خود اسم یا صفت هستند و می توانند در جای دیگری هسته گروه اسمی باشند .
مشهور ترین شاخص ها عبارتند از : آقا ، خانم،استاد، حاجی خواهر، برادر، عمو ،عمه ، خاله، تیمسار، سرلشکر، کدخدا، مهندس ، دکتر ، امام و......
مشهور ترین شاخص ها عبارتند از : آقا ، خانم،استاد، حاجی خواهر، برادر، عمو ،عمه ، خاله، تیمسار، سرلشکر، کدخدا، مهندس ، دکتر ، امام و......
مثال: حاج خانم هانیه از مکه برایمان سوغاتی می آورد .
حاج خانم از مکه برایمان سوغاتی می آورد .
نکته 1) :شاخص ها به تنهایی دارای هیچ نقش نحوی ( فاعلی ، مفعولی،مسندی،...) نیستند .
نکته2) اگر عناوین و القاب با کسره ی اضافه (نقش نمای اضافه)همراه باشند، شاخص محسوب نمی شوند بلکه هسته ی گروه اسمی اند
مثال: پدر مجید آمد
نکات مهم مربوط به انواع وابسته ی وابسته
1- وابسته ی وابسته حداقل دریک گروه سه واژه ای اتفاق می افتدالبته بدون احتساب نقش نمای اضافه.
2- اگردرگروه سه واژه ای هسته دروسط گروه باشد وابسته وابسته هرگزوجودنخواهدداشت.
3- اگردرگروه سه واژه ای بعدازهسته صفت بیانی بیایدوابسته ی وابسته هرگزوجودنخواهدداشت.
4- اگربعدازهسته، نقش نمای اضافه وبعدازآن کلمه ی تنوین دارعربی بیایدحتماوابسته وابسته ازنوع قیدصفت خواهیم داشت.
5- اگربعدازهسته،نقش نمای اضافه وبعدازآن یکی ازصفت های اشاره ،مبهم،شمارشی بیایدحتما وابسته ی وابسته ازنوع صفت مضاف الیه خواهیم داشت.
6- تمامی واحدهای شمارش فارسی وابسته ی وابسته هستندازنوع ممیّز.
7- وابسته ی وابسته ازنوع صفت صفت مخصوص رنگ هاست.
نکته:
برای دانستن وابسته ی وابسته اولابایدهسته رابه خوبی درگروه بشناسیم وپیداکنیم بعدبه دنبال وابسته هایش بگردیم حالااگرتمامی وابسته هامتعلق به خودهسته باشند دیگروابسته ی وابسته ای نخواهیم داشت ولی اگر بعضی ازوابسته هامتعلق به هسته نباشند ومربوط به وابسته ای باشندکه قبل یابعدازآن آمده است آن جاست که وابسته ی وابسته خودرانشان خواهددادویکی ازانواع ذکرشده دربالاخواهدبود.
مثال: این دوکتاب مفید کلاس
درمثال بالا«کتاب» هسته ی گروه است ودووابسته ی پیشین ودووابسته ی پسین داردکه هرچهاروابسته جداجدامتعلق به کتاب است.لذادراین گروه وابسته ی وابسته نخواهیم داشت.
مثال:اولین شرکت کننده ی المپیادادبی
دراین مثال «شرکت کننده»هسته ی گروه است ویک وابسته ی پیشین ودووابسته ی پسین دارداما «اولین»و«المپیاد»کاملاًمتعلق به هسته اندولی «ادبی»مستقیماًمتعلق به هسته نیست بلکه وابسته ی «المپیاد»است،لذاالمپیادوابسته ی هسته وادبی وابسته ی وابسته است ازنوع صفت مضاف الیه.